زهرازهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

فرشته کوچولوی خدا

آخ جون مامان لیلا اینا اومدن

1390/8/12 14:50
نویسنده : مامان فهیمه
345 بازدید
اشتراک گذاری

خدا رو شکر مامان لیلا و بابابزرگ یکشنبه صبح به سلامتی اومدن.ما هم از شنبه صبح رفتیم اونجا که خونه رو برا اومدنشون آماده کنیم هرچند مامان لیلا همه کاراشو کرده بود ولی یه کم گردگیری نیاز بود هرچند شما و امیر علی حسابی شیطونی کردین و نذاشتین ما به کاری برسیم ولی با کمک خاله زینب(زندایی) یه کارایی کردیم.

خیلی دلمون میخواست بریم استقبالشون ولی هوا خیلی سرد بود و ما موندیم خونه و دای امیر و دای محمد  رفتن استقبال و مامان لیلا اینا رو با کلی سوغاتی آوردن خونه که البته اکثر سوغاتیها مال شما و امیر علی بود خوب هرچی باشه نوه های گلشونید دیگه

تا چهارشنبه شب خونه مامان لیلا بودیم و کلی بهمون خوش گذشت. مهمون که میومد میرفتی پیششون و سرتو با ناز کج میکردی و میخندیدی و خلاصه با سیاست های مخصوص خودت دلبری میکردی امیر علی هم بعضی وقتا عصبانی میشد از دستت و یه کم اذیتت میکرد خوب باید یه کم بهش حق بدی اون نوه اوله خیلیم نازنازیه

باید به منم حق بدی که امیر علی رو خیلی دوس داشته باشم آخه من تننها عمه اونم و خیلی دوسش دارم البته دخمل من خیلی خوبه و هیچ وقت به امیر علی حسودی نمیکنه الهی فدات بشم که اینقدر خوش اخلاقی

دیشب با کلی انرژی برگشتیم خونمون ولی الان خیلی دلم گرفته آخه خیلی جای مامان احترام و بابابزرگ خالیه و صد البته جای ما پیششون خالیه داریم به قشنگترین روزای حج نزدیک میشیم و دلای هممون رفته تو اون سرزمین زیبا خدا جون قسمت کن همممون باهم دیگه بریم حج

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)