زهرا خانم.....مهندس معمار!
سلام خانم مهندس!!
بیچاره عمه این روزا زمان تحویل پروژه هاش بود و درگیر ماکت درست کردن و شیت بستن و ....خلاصه اصلا نمیشد زهرا بره بالا تا جاییکه میتونستم سرتو گرم میکردم که نری بالا ولی...... تا میرفتیم بالا بدون هیچگونه اتلاف وقتی میرفتی کنار عمه و میگفتی "درس " یعنی درس دارم وچسب و کاتر و مقوا و.....خلاصه تمام وسایل عمه رو برمیداشتی و دقیقا ادای عمه رو درمی آوردی
فربون خانم مهندسم بشم که کاتر دستش گرفته و میخواد مقوا ببره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی