جشن تولد یکسالگی!
هوووووووووووررررررررررا
بالاخره جشن تولد گرفتیم
تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک
آره نازنینم دیروز بعد از ده روز تلاش تونستیم همه رو جمع کنیم مامان لیلا اینا، مامان احترام اینا، دای امیر،عمو محمد، عزیز، مادر، آقاجونا و خاله زهره.
زن عمو اتاقو برات تزیین کرد دستش درد نکنه خیلی خوشکل شد
مامان احترام و عمه رضوان هم کمک کردن سالاد ماکارونی و پیراشکی ها رو درست کردیم بابایی هم از بیرون پیده خرید که دست همشون درد نکنه خیلی زحمت کشیدن.
کیک تولدتم خیلی خوشمزه شده بود خودتم خیلی دوست داشتی
جمله روی کیکتو دای محمد از خودش دروکرده:دردانه، عزیز خانه، تولدت مبارک
ولی خودمونیم خوب شد شاعر نشد وگرنه.....
وای از دست این دخمل طلا که از کلاه بدش میاد و............
اینم از جشن تولد یکسالگی نازدونه جون که خدا رو شکر به خوبی برگزار شد یه عالمه بهمون خوش گذشت تازه یه عالمه هم کادوهای خوشکل خوشکل هدیه گرفتی.
توی ادامه مطالب یه چند تا عکس از جشن تولدت گذاشتم اگه خواستی ببین
آخ جوووووووووووون چقدر کادو
خوش به حالت زهرا نانازی
ای شیطون بلا ، دنبال چی میگردی اونجا؟؟؟
راستی این لباس خوشکلو هدی جون برات خریده ها دستش درد نکنه .خیلی خوشکله خیلیم بهت میاد
آخخخخیییییییییییی دایی محمد چه تلاشی میکنه سر دخترم کلاه بذاره
اییییییی شیکموووو.....خوشمزس؟؟؟
اییییییی دختر بلا دوباره داری کلاهو از رو سرت برمیداری؟؟؟
با اون زنبوریه نانازت که عمه جون برات خریده
جیگر طلا کفشاتو برداشتی کجا بری؟؟؟؟؟؟