زهرای مصمم!
سلام جیگرم
همه میگن که خونواده بابایی خیلی رو کاراشون مصمم هستن (دوست ندارم از لفظ لجباز استفاده کنم!) و این طور که پیداس شما از این خصلت بهره زیادی بردی
اگه یه کاری رو بخوای انجام بدی خیلی سخت میشه حواستو پرت کرد و به قول معروف پیچوندت و در مواقع نادری هم که تونستم پشیمونت کنم چوبشو خوردم
یه بار میخواستی کشوی بابایی که جزوه هاش داخلش بود رو بریزی بیرون به زحمت پیچوندمت ولی نصف شب بیدار شدی و گریه و جیغ که چراغو روشن کن و وقتی چراغ روشن شد دویدی رفتی سراغ کشوی بابایی و همه را ریختی بیرون و با یک چهره فاتحانه منو نگاه کردی
چند روز پیش هم میخواستی بری سراغ جعبه لوازم آرایشم و........نصف شب: زهرا:" چراغا روشن کننننن من: زهرا:" بریم اتاققققققققق....کیفو بده..... درشو باز کن.... وخلاصه ساعت 4ونیم بود که بیدار شدی و حدود یک ساعت تمام وسایل داخل کیف رو بررسی کردی و کاربردشونو پرسیدی
دختر گلم امیدوارم همیشه تو انجام کارای مثبت و مهم زندگیت مصمم باشی